قبلنا بابام یه خط و نشون می کشید حساب کار دستم میومد.الان تفریح سالمم شده خط و نشون کشیدن بابام.....والاااااااااه
***
حیف نون می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه،
آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟
حیف نون می گه: من می تونم درختای گردو
به قطر یک متر رو در مدت یک دقیقه با تبر قطع کنم!
آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه:
این همه تجربه رو از کجا آوردی؟
حیف نون می گه: از کویر لوت!آقاهه می گه:
مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!
حیف نون می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه
اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟!
***
ما بچه بودیم،دمپایی کهنه میدادیم جوجه رنگی میگرفتیم
الان کفشه نومونم بدیم،تخم مرغم نمیدن ...
***
آهای دخترایی که از این مقنعه جدیدا سرتون می کنید و بنداشو رو سرتون پاپیون میزنید "خیلی باحالید ، منو یاد دوس دخترِ میکی موس میندازید
***
وقتی عزرائیل به من گفت نوبت توست که بمیری، فهمیدم این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست!
***
لذت بردید؟؟؟؟
نظر فراموش نشه!!!!!!!